نشستم توی آزمایشگاه 

تنهام

لیست آهنگای لایک کرده ام توی ساوند کلاود داره پلی میشه 

هنوز اونقدری که باید کارهام رو پیش میبردم پیش نبردم

خیلی بین خوشی و ناخوشی در تناوبه حالم . ولی فکر کنم مجموعش رو به خوشیه . 

باید بلیط بگیرم . باید مقالمو تموم کنم . باید جا پیدا کنم . 

اقای معجزه باید بیاد . باید بیاد . باید بیاد . وقتی نمونده و اون لعنتیا اینو نمیفهمن . باید بیاد! ولی اذیت میکنن . ولی نیومده . ولی باید بیاد . جاش خالیه . خیلی خالیه . خیلی خیلی خالیه . و این خیلی وحشتناک داره میشه دیگه . اگر اون احمقا از اول میگفتن که نمیذارن تا الان بیاد انقدر زجر اور نبود . ولی وقتی هی الکی تمدیدش میکنن دیگه خیلی آزار دهندست . 

باید بلیط بگیرم . ولی نمیدونم برای کی باید بگیرم! نمیدونم و اذیتم! نمیدونم و دوس ندارم زود برم! شایدم دوس دارم زود برم . کاش میشد بمونم ولی خونه نباشم . فقط پیش آقای معجزه باشم. کاش میشد باهام بیاد . کاش میشد پیشم باشه الان . کاش میشد پیشم بمونه . کاش کاش کاش . کاش شرایطمون اینطوری نبود . کاش باهام میومد . 

باید جا پیدا کنم . همچنان تحمل خونه موندن ندارم . دانشگاه هنوز جو کار کردن نداره . داره ولی کمه . 

دلم برای آقای معجزه تنگ شده . زندگی خیلی خالی و بی روحه بدون حضورش. دلتنگشم . امروز هم نمیاد و میشه ۱۳ روز که پیام هایی که براش فرستادم تیک نخوردن . 

داره دیر میشه ولی دلم نمیخواد خونه برم . کاشکی مجبور نبودم برم . کاش همینجا میموندم . هعی . 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنیای از خوشمزه ها تولید محتوا خبری پارسیان ماینر Julie سورتمه آلیس در سرزمین دروغ سیمرغ پرواز مهرخوبان مؤسسه فرهنگیِ قرآن و عترت راهیان بصیرت انواع مقالات داغ ریز و درشت